در آرزوی ابوذر استخوان به دست

انحلال بانک مرکزی  نماد سرمایه داری و ذخیره سازی

 موقعیکه صحبت از اقتصاد اسلامی می شود به ما می گویند اینقدر افراطی حرف نزنید یا اینقدر قرون وسطایی فکر نکنید یا میگویند خیلبافی است!

 در حالیکه خود آنها با خیالبافیهایشان یک عمر نسل انقلاب را به چه کنم چه کنم انداختند. نه اسلام را پیاده می کنند که خیال مسلمانها راحت باشد نه کفر را همیشه یکی به نعل میزنند یکی به میخ تا صدای مردم آنطرف دنیا از فیلم موهن در نیاید اینجا ها خبری نیست بعد هم با یک تحلیل آبکی صدا وسیمایی قضیه را تمام شده تلقی می کنند! بانک مرکزی هم که عمده فساد اقتصادی از آنجا است ازهمین قماش است و باید که منحل شود تا مردم روی خوش ببینند  حالا نه تنها این کار را نمیکنند یک عده ای از مجلس هم راه افتاده اند که بانک مرکزی را مستقل کنید تا سیاستهای پولی را بتواند تنظیم کند!

اولا همین حالا هم بانکداری زیر سوال است وای به روزی که مستقل شود آنوقت دیگر کسی نمیتواند جلوی ربا خواری را بگیرد

ثانیا : مگر سیاست های پولی دست بانک مرکزی است؟ وقتی همه دلارها یکجا برنج و گوشت و حبوبات و میوه خریداری می شود بانک مرکزی کجا می تواند دلار به بازار تزریق کند تا تعادل ایجاد کند؟

ثالثا : هزینه هایی که بانکداری به سیستم اقتصادی کشور تحمیل می کند هیچ بنگاه اقتصادی دیگر تحمیل نمی کند دستمزد ها پاداشها رانت ها بهره ها رشوه ها و... نه تنها به تولید کشور چیزی اضافه نمی کند بلکه تمام سیاستگذاری های تولیدی را هم برهم می زند و جریان  وجوهات را بجای تولید به سوی دلالی سوق می دهد.

رابعا در اسلام ذخیره سازی حرام است و احتکار چه نقد و چه کالا چه از سوی دولت یا مردم حرام است و مستوجب عذاب الهی .. درحالیکه بانکداران آن را هنر مهم میدانند و برخود می بالند  و اسمش را می گذارند سیاستهای انقباضی پولی و مالی!

یکبار به خود آیید واز خود سوال کنید اگر هزینه بانکها را بین مردم تقسیم کنیم چقدر مردم خوشحال می شوند؟

برای یکبار هم شده آرزو کنیم که ابوذری پیدا شود و استخوان سگ را بر سر خزانه داران بکوبد در حالیکه آیه والذین یکنزون الذهب و الفضه را می خواند....